بی خیال تمام هیاهوی اطراف
بر ساحل زندگی قدم می زنم
بی خیال فکر تو
دنیای خود را نقاشی می کنم
بی خیال تمام آنچه باید باشد
نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم
بی خیال همه رفت ها
به داشته های خود دل می بندم
اما
بگذار قدم بزنم...
قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی
این روزها...
غروب عشق برای من
حیات دوباره خورشید
در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!
نسیم دریا بر لبانم می نشیند
با خود می اندیشم
گویا
عشق در همین حوالی ست...
و باز می گویم
شاید
تا غروب عشق
نیمروزی باقی ست...
تبلیغات در سایت
شبکه اجتماعی پرشین کلوب
شبکه اجتماعی پرشین کلوب، فیسبوک ایرانی را تجربه کنید !
با شبکه اجتماعی پرشین کلوب بین میلیون ها ایرانی، دوستان خود را پیدا کنید،عقاید،تصاویر و ویدیو های خود را به اشتراک بگذارید.
افراد جدیدی را بر اساس سن و جنسیت و شهر جستوجو کنید!
آنلاین چت کنید و برای خود وبلاگ بسازید !
همین الان عضو شوید ! پرشین کلوب